شعر : امروز و فردا ؛ شاعر : سیمین بهبهانی
شعر : امروز و فردا
شاعر : سیمین بهبهانی
گفتا که می بوسم تو را ، گفتم تمنّا می کنم گفتا اگر بیند کسی ، گفتم که حاشا می کنم
گفتا ز بخت بد اگر ، ناگه رقیب آید ز در گفتم که با افسونگری ، او را ز سَر وا می کنم
گفتا که تلخی های می ، گر ناگوار اُفتد مرا گفتم که با نوش لبم ، آنرا گوارا می کنم
گفتا چه می بینی بگو ، در چشم چون آئینه ام گفتم که من خود را در آن ، عریان تماشا می کنم
گفتا که از بی طاقتی ، دل قصد یغما می کند گفتم که با یغماگران ، باری مدارا می کنم
گفتا که پیوند تو را ، با نقد هستی می خرم گفتم که ارزانتر از این ، من با تو سودا می کنم
گفتا اگر از کوی خود ، روزی تو را گفتم برو گفتم که صد سال دگر ، امروز و فردا می کنم
+ نوشته شده در دوشنبه ۷ فروردین ۱۳۹۶ ساعت 7:47 توسط درخشش پنهــــان
|